مدح و ولادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
طُـفـِیل عـشـق حـسـیناند آدمی و پری تو آمـدی، که دل از دلبـر جهـان ببری جوانِ خوش قد و بالا! کریم آل حسین! چنان حسن، به کرامت در این قبیله، سری تو قلب نسل جوان را، به خود گره زدهای نشان توست، هر آنجاست از جوان، اثری بـرای قـلـب پـریـشـان مـادران شـهـیـد عـلیِ اکـبـر لـیـلا! تـو مـرهـم جـگـری به خَلق و خُلق: محمد، مرام و نام: علی به تو رسیده، چه میراثهای پُر گهری چه کرده است عبور تو با دلش؟ وقتی که از مقـابـل چـشم حـسین، میگـذری ندیده ذات هوالعشق، چون تو مجنونی فقـط حوالـۀ لـیلاست، اینچـنین پسری تو کیستی؟ که به یک آن، محمدی و علی تو کیستی؟ که به پا خاست، پیش تو قَمری به سوی کرب و بلا، راهی است، قافلهای خوشا به حال سـوارانِ با تو همسـفری اذان بگو، که نمـاز وصال یاران است بگـو که نـام عـلی را به کـربـلا ببـری چگونه شِبه نبی! در کمین جسم تواَند؟ «تو کز مکارم اخلاق عالـمی دگری» رسید جان جهان، بر لبش، از این روضه: که بوسه زد به لبانت، لـبان تـشـنهتری وداع با پسری چون تو، میکُشد همه را دگر ببین، چه کُنَد؟ با دلِ چو او، پدری قدم بزن، دم آخر، که چـشمهای حسین دوباره بر قـد و بـالای تو، کُـنَد نظری سـلام کـردم و بــاور نـمـیکـنـم یــارا! دل شکـستـۀ ما را، به پـاسخی نخـری |